تاریخ به روز رسانی: ۲ هفته قبل، توسط کامیار میردار
قیمت طلا اغلب منعکس کننده شرایط اقتصادی در سراسر جهان است. زمانی که اقتصاد جهانی سالم و نرخ بیکاری و تورم کم است، قیمت طلا در اقتصاد به سمت پایین میرود. اما در رکود اقتصادی یا سقوط غیرمنتظره مالی یا اقتصادی، طلا اغلب یکی از قابل اعتمادترین سرمایهگذاریهایی است که میتوانید انجام دهید. این کالا به عنوان یکی از بهترین سرمایهگذاریهای امن در نظر گرفته میشود.
تاثیر تورم بالا بر طلا
زمانی که اقتصاد، تورم بالایی را تجربه میکند، سهام و اوراق قرضه افت میکنند. در این دورهها ارزش دلار کاهش مییابد. این باعث میشود اقلامی که به دلار قیمتگذاری میشوند، مانند طلا، گرانتر شوند. با سرمایهگذاری بر روی طلا قبل از افزایش نرخ تورم، میتوانید با وجود رکود اقتصادی،باز هم سود ببرید. خرید سکه و شمش در طول یا قبل از دورههای تورم یک روش قابل اعتماد برای محافظت از ارزش داراییهای شما است.
طلا در اقتصاد قوی و بازار سهام چگونه عمل میکند؟
زمانی که اقتصاد قوی است، سرمایه گذاران معمولاً از طلا به سمت سهام میروند. وقتی بازارها عملکرد خوبی دارند، سهامها ارزش بالاتری دارند و بازدهی بالاتری خواهند داشت. زمانی که اقتصاد کند میشود، ارزش طلا افزایش مییابد. این در درجه اول توسط سیاستهای دولتی و جهانی هدایت میشود.
در یک رکود اقتصادی، دولت معمولا نرخهای بهره را کاهش میدهد و ترازنامه خود را در تلاش برای تحریک رشد، گسترش میدهد. این به نوبه خود باعث تضعیف دلار و افزایش قیمت طلا میشود.
زیرا طلا با قدرت دلار رابطه معکوس دارد. در حالی که قیمت طلا میتواند در یک بازار سهام پررونق یا در حال کاهش، عملکرد خوبی داشته باشد.بنابراین عامل اصلی موثر بر قیمت طلا، سیاست است.
طلا و بازارهای بین المللی ارز
ارزش طلا نیز بر اساس قدرت دلار در برابر ارزهای خارجی تغییر میکند. طلا در سطح بین المللی به دلار معامله میشود. بنابراین وقتی دلار در برابر سایر ارزها عملکرد خوبی دارد، سرمایه گذاران در کشورهای خارجی از طلا دوری میکنند زیرا برای آنها گران تمام میشود.
این امر تقاضا را کاهش میدهد و قیمت لحظهای طلا در نهایت کاهش مییابد. برعکس، زمانی که دلار ضعیف میشود، تقاضا برای طلا در سراسر جهان افزایش مییابد زیرا برای سرمایهگذارانی که دارای ارزهای دیگر هستند مقرون به صرفهتر است.
این امر قیمت طلا را بالا میبرد و به نفع افرادی است که از قبل داراییهای قابل توجهی داشتند.
نوسانات نرخ طلا چگونه بر اقتصاد تأثیر میگذارد؟
طلا برای سرمایه گذاری، هدیه دادن، عروسی یا هر جشنی، بخش مهمی از معاملات است. طلا به عنوان نماد رفاه، خوشبختی و از نظر پاکی و ثروت دارای ارزشی ذاتی است. در حالی که دلایل زیادی برای این امر وجود دارد، در بسیاری از کشورها از جمله ایران، طلا را به عنوان یک هنجار فرهنگی خریداری و نگهداری میکنند.
طلا بر اقتصاد تأثیر میگذارد زیرا دارایی غیرمولد است. این فلز به عنوان یک کالا هیچ ارزش واقعی به ظرفیت تولید اقتصادی اضافه نمی کند. بیشتر طلایی که خریداری میشود در قفسهها و جعبههای امن نگهداری میشود یا به جواهرات تبدیل میشود.
کسانی که طلا در اختیار دارند فقط منتظرند تا ارزش آن افزایش یابد و بتوانند درآمد و بازده سرمایهگذاری ببینند. یا حتی پس از افزایش قیمت، باز هم آن را نگه دارند و ثروت شخصی خود را افزایش دهند.
طلا برای مقابله با تورم استفاده میشود و نگهداشتن کالایی با ارزش ذاتی به دلیل کمیاب بودن، راه خوبی برای مقابله با نوسانات ارز فیات است. طلا به عنوان یک شکل سنتی پسانداز، احساس راحتی و امنیت را در ثروت فرد القا میکند. این توسط روانشناسان از لحاظ روانی «اثر مواجهه» نامیده میشود.
نگهداری طلا در قالب ETF و طلای الکترونیکی یک سرمایهگذاری محتاطانه است، اما نگهداری طلای فیزیکی در قالب دارایی واقعی به این دلیل ساده ترجیح داده میشود که میتوان آن را در یک جعبه نگهداری و ایمن کرد.
استخراج طلا به توسعه اجتماعی و اقتصادی کمک میکند
صنعت طلا به دلیل عدم کمک به وضعیت اقتصادی در کشورهایی که در آن خرید و فروش می شود، مورد انتقاد قرار گرفته است. به طور مشابه، دولتها بار مالی و نظارتی خود را بر این صنعت افزایش دادهاند، با این باور نادرست که این بخش بیشتر بر توزیع سود و سهام بین سهامداران خود متمرکز است.
در اواخر سال ۲۰۱۳، شورای جهانی طلا (WGC)، که نماینده بیش از ۲۰ شرکت از بزرگترین شرکتهای استخراج طلا در جهان، از جمله Gold Fields است، دو گزارش تحقیقاتی برجسته منتشر کرد که هم تأثیر مستقیم اقتصادی بخش طلا و هم تاثیر اجتماعی-اقتصادی آن را برجسته میکرد.
تاثیر مستقیم اقتصادی
WGC از PwC سابق درخواست کرد تا تحقیقاتی را در مورد تأثیر مستقیم اقتصادی طلا بر اقتصاد جهانی انجام دهد. این تحقیق که در ماه اکتبر منتشر شد، بینشهای قابل توجهی را در مورد سهم اقتصادی مستقیم طلا در کشورهای عمده تولید کننده و مصرف کننده در جهان نشان داد. این کل زنجیره ارزش طلا، از استخراج و پالایش تا مصرف کننده نهایی را پوشش میدهد.
این تحقیق نشان میدهد که عرضه و تقاضای طلا به طور مداوم سهم مثبتی در رشد اقتصاد جهانی دارد. در سال ۲۰۱۲، حداقل ۲۱۰ میلیارد دلار ارزش توسط صنعت طلا ایجاد شد و به تولید ناخالص داخلی جهانی(GDP)اضافه شد.
برآورد میشود که تقاضای مصرفکننده برای محصولات فیزیکی(طلا،جواهرات و شمشهای کوچک و سکهها)به طور مستقیم حدود ۱۱۰ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ به اقتصاد جهانی کمک کرده است که بیش از ۷۰ میلیارد دلار آن مربوط به صنعت جواهرات است.
وقتی به سرمایهگذاری طلا نگاه میکنیم، PwC تلاشی برای اندازه گیری تأثیر اقتصادی نگهداری طلا در پرتفوی سرمایهگذاری نکرد. تخمین زده میشود که طلا حدود ۱٪ از سرمایههای جهانی تحت مدیریت را تشکیل میدهد. با اینکه درصد کمی است، اما باز هم صدها میلیارد دلار سرمایهگذاری میشود.
اهمیت استخراج طلا برای اقتصاد
یکی دیگر از یافتههای کلیدی این تحقیق، اهمیت استخراج طلا برای اقتصاد کشورهای در حال توسعه است. PwC تخمین میزند که استخراج طلا در سال ۲۰۱۲ بیش از ۷۸ میلیارد دلار به اقتصاد ۱۵ کشور معدنی برتر کمک کرده است.
این فهرست شامل تمام کشورهایی است که Gold Fields در آنها فعالیت میکند، از جمله غنا، آفریقای جنوبی، استرالیا و پری. با این حال، استخراج طلا بیشترین تأثیر را بر رشد و تولید ثروت در کشورهای در حال توسعه دارد.
بیشترین رشد در پاپوآ گینه نو (۱۵٪ از تولید ناخالص داخلی)، غنا (۸٪ از تولید ناخالص داخلی) و تانزانیا (۶٪ از تولید ناخالص داخلی). برای این کشورها طلا همچنین منبع اصلی صادرات و در نتیجه درآمدهای ارزی است. در سال ۲۰۱۲، طلا ۳۶ درصد از کل صادرات تانزانیا و ۲۶ درصد از صادرات غنا و پاپوآ گینه نو را تامین کرد.
تأثیر اقتصادی بخش معدن نیز برای اشتغال در این ۱۵ کشور حیاتی است، که PwC در سال ۲۰۱۲ آن را ۵۲۳۰۰۰ نفر تخمین زده است و فقط مشاغل بخش رسمی را شامل میشود. سه کشور در این فهرست برجسته هستند: چین با ۹۸۰۰۰ کارمند، روسیه با ۱۳۴۰۰۰ و آفریقای جنوبی با ۱۴۶۰۰۰نفر.
زمانی که نسبتهای اشتغال غیرمستقیم و وابستگی در نظر گرفته شود، تأثیر شغل حتی بیشتر میشود. اتاق معادن آفریقای جنوبی محاسبه کرده است که در این کشور هر شغل مستقیم، دو شغل غیرمستقیم دیگر ایجاد میکند، در حالی که هر کارگر در این بخش نیز به طور متوسط از حدود ۹ نفر تحت تکفل حمایت میکند.
توزیع ارزش ها
در ماه نوامبر WGC مطالعهای دیگر با عنوان «استخراج مسئولانه طلا و توزیع ارزش» منتشر کرد، که به دنبال نشان دادن نقش مهم معدن طلا در حمایت از توسعه اجتماعی-اقتصادی پایدار است.
در کشورهای میزبان ۱۵ شرکت عضو WGC که در ۲۸ کشور فعالیت میکنند، برای ترکیب دادهها همکاری کردند که دیدگاهی جامع و کشور به کشور در مورد نحوه توزیع ارزش تولید شده توسط بخش رسمی معدن طلا و اینکه چه مقدار از این ارزش برای کشورهای میزبان باقی میماند، ارائه میدهد.
این دادهها هزینههای سال ۲۰۱۲ را پوشش میدهد و شامل پرداختها به تامین کنندگان، کارمندان و دولتها میشود. این تحقیق نشان میدهد که از مجموع ۵۶ میلیارد دلار هزینه، ۳۵ میلیارد دلار (۶۳ درصد) به تأمین کنندگان و ۸ میلیارد دلار (۱۵ درصد) برای دستمزدها اختصاص یافته است.
۸ میلیارد دلار اضافی (۱۵٪) به دولتها در مالیات و ۳ میلیارد دلار به عنوان پرداخت به تامین کنندگان سرمایه (شامل سود سهام و بهره) پرداخت میشود. این مطالعه همچنین نشان داد که بیش از ۸۰ درصد از کل این هزینه (۴۵ میلیارد دلار) در کشور مورد استفاده قرار گرفته است.
این گزارش در نوامبر توسط تری هیمن در مجمع بین دولتی معدن و توسعه پایدار، به عنوان یک ابتکار در سازمان ملل، ارائه شد. تری در مراسم رونمایی گفت:
«تاکنون هیچ تلاش سیستماتیکی برای ایجاد تصویری جامع از ارزش اقتصادی ایجاد شده توسط شرکتهای استخراج طلا به طور جمعی صورت نگرفته بود. این کار بینش عمیقتری در مورد مؤلفه تولید معدن در زنجیره ارزش صنعت جهانی طلا ارائه میدهد.
ما امیدواریم که شفافیت بیشتر بتواند به طرفهای ذینفع، بهویژه دولتها، کمک کند تا اقتصاد پیچیده معدن را بهتر درک کنند و در نهایت به اثرات توسعه بهتر کمک کنند.
بسیاری از سرمایه گذاران بر این باورند که تغییرات در قیمت طلا میتواند بر اقتصاد تاثیر بگذارد. چند صنعت وجود دارند که قیمت طلا در آنها تأثیر مستقیم دارد:
بازارهای ارز
به طور کلی، قیمت طلا منعکس کننده تغییرات در ارزش دلار در مقایسه با سایر ارزهای خارجی است. وقتی دلار قوی باشد، به این معنی است که حتی اگر قیمت طلا بر حسب دلار ثابت بماند، طلا در کشورهای خارجی که ارزش پول آنها کاهش یافته است گرانتر خواهد بود.
این منجر به کاهش تقاضا و فشار بر قیمت طلا میشود و آن را بر حسب دلار کاهش میدهد. زمانی که دلار تضعیف میشود، برعکس است، زیرا کاهش قیمتها بر حسب ارز خارجی، جذابیت خرید طلا را افزایش میدهد و در نتیجه تقاضا را افزایش میدهد و قیمت طلا را بالا میبرد.
قدرت اقتصادی
وقتی اقتصاد قوی است، داراییهای غیر از طلا عملکرد خوبی دارند. به ویژه ارزش سهام افزایش مییابد و تقاضای سرمایهگذاری را از فلزات گرانبها و سایر کالاهایی که هیچ درآمدی ایجاد نمیکنند دور میکند.
در مقابل، وقتی اقتصاد ضعیف میشود، تقاضا برای سهام و سایر داراییهای مالی کاهش مییابد و این باعث میشود پول بیشتری به سمت سرمایهگذاریهای باثباتتری مانند پول نقد و طلا هدایت شود.
نرخ بهره
به همین ترتیب، نرخهای بهره با قیمت طلا مرتبط است. نرخهای بهره پایین انتخاب طلا را بهعنوان جایگزینی برای اوراق قرضه و سایر سرمایهگذاریهای با درآمد ثابت آسان میکند، زیرا درآمد بسیار کمی دارند و خطر کاهش قابل توجه ارزش در هنگام افزایش نرخها را دارند.
در مقابل، نرخهای بهره بالا، اوراق قرضه را در مقایسه با داراییهای غیر درآمدزا مانند طلا بسیار جذابتر میکند.
تورم
تورم ارزش داراییهای مالی مانند سهام و اوراق قرضه را تهدید میکند و بنابراین باعث میشود طلا به عنوان یک دارایی جذابتر به نظر برسد.
از آنجایی که تورم اغلب با ناآرامیهای اقتصادی همراه است، بسیاری از سرمایه گذاران به طلا به عنوان یک سرمایهگذاری امن برای استفاده در مواقعی مثل بروز انواع مشکلات، درگیری ژئوپلیتیک و ریسک مالی سیستمیک نگاه میکنند.
وقتی سرمایه گذاران دیگر به ارز اعتماد ندارند، طبیعی است که به طلا روی بیاورند و این به افزایش قیمتها کمک میکند.
بیشتر بخوانید: ۳ کلمه کلیدی، نقطه سر به سر، حاشیه سود و اضافه بها
نتیجه گیری
این واقعیت که این عوامل و عوامل دیگر تمایل به حرکت همزمان در جهتهای مختلف دارند، روشن میکند که درک رابطه بین شرایط اقتصادی و بازار طلا چقدر میتواند دشوار باشد.
با این وجود، درک برخی از اصول در مورد نحوه عملکرد بازار طلا میتواند به شما کمک کند به طور مؤثرتری در این کالا سرمایهگذاری کنید.
برای ارتباط بیشتر ما را در اینستاگرام دنبال کنید: https://www.instagram.com/kamyarsho_com/