تاریخ به روز رسانی: ۲ هفته قبل، توسط هیئت تحریریه سایت
آرکتایپ یا کهن الگو مفهومی است که توسط کارل یونگ روانشناس معروف برای اولین بار مطرح شد. بطور کلی آرکتایپ به معنای ۱۲ الگوی شخصیتی است که هر کدام مجموعه ای از ارزشها و ویژگیهای شخصیتی منحصر به فرد خود را دارند.
تابحال برایتان پیش آمده جایی رفته باشید که علیرغم عدم حضور در آن مکان، بسیار برایتان آشنا باشد؟ و یا حسی در مورد برخی برندها در شما به وجود آمده باشد که با آنها همذاتپنداری کنید و احساس پیوند داشته باشید؟ انگار خیلی وقت است که آنها را میشناسید.
چه چیزی در مورد این برندها ما را جذب میکند؟ برخی مکان ها، رنگ ها و یا برندها به طرز ویژه ای ما را جذب می کنند و گمان می کنیم تنها خودمان این حس را داریم.
اما اینطور نیست و هزاران نفر مانند شما در این موقعیت قرار گرفتند و همین حس را تجربه کردند. چرا این برندها احساسات افراد را بر می انگیزند؟اگر می خواهید جواب این پرسش ها را پیدا کنید تا انتهای این مقاله از سایت کامیارشو با ما همراه باشید.
آرکتایپ یا کهن الگو چیست؟
کارل یونگ ، روانشناس معروف، مدعی شده که الگوهای عمیقی برای افراد وجود دارد که بی نام باقی مانده است. این الگوها برای به دست آوردن درک بهتر باید طبقهبندی شوند. این گروهها ویژگیهای شخصیتی را نشان میدهند که به راحتی توسط مشتریان و سازمانها، قابل درک است. او این مفهوم را آرکتایپ یا کهن الگو نامید. این آرکتایپها به سرعت در صنعت بازاریابی جای گرفتند و زیرمجموعه ای به نام “آرکتایپ برند” ایجاد کردند.
آرکتایپهای برند، اگر به درستی شناخته شوند، شخصیت یک برند را نشان میدهند و به ارتباط بهتر تیپهای شخصیتی با مشتری کمک میکنند. این مفهوم در همه برندها وجود دارد و ممکن است به عنوان ابزاری برای مدیران بازاریابی مفید باشد.
آرکتایپهای برند ابزاری قدرتمند برای ایجاد یک هویت منسجم و تاثیرگذار در برند هستند. بر اساس تحقیقات کارل یونگ، آرکتایپهای برند شخصیتهایی جهانی و نمادین هستند که جنبههای مختلف تجربه انسانی را نشان میدهند. چنانچه برند خود را با یک آرکتایپ خاص همسو کنید، میتوانید از تداعیهای روانشناختی که مردم با این آرکتایپها دارند استفاده کنید و یک ارتباط عاطفی قوی با مخاطبان خود ایجاد کنید.
بازاریابان آرکتایپهای یونگ را برای ایجاد هویت برند کمی تغییر داده اند و یک روش برای داستانسرایی پیدا کردند که به مشتریان کمک میکند با یک شرکت ارتباط برقرار کنند.
چگونه آرکتایپها میتوانند به هویت یک برند و افزایش فروش کمک کنند؟
آرکتایپ ها، افراد را قادر میسازند تا با یک شخصیت ارتباط اساسی برقرار کنند. همین امر را میتوان در مورد برندها نیز گفت. همانطور که افراد در حال تماشای یک فیلم یا یک تبلیغ، میتوانند با شخصیتهای خیالی آن همذاتپنداری کنند.
دوازده آرکتایپ اصلی برند وجود دارد که هر کدام مجموعه ای از ارزشها و ویژگیهای شخصیتی منحصر به فرد خود را دارند. این آرکتایپها عبارتند از:
۱. مراقب
مراقبان دلسوزی میکنند و به دنبال پرورش، مراقبت و کمک به دیگران هستند تا احساس امنیت کنند.
مراقبان زمانی پیشرفت میکنند که بتوانند به دیگران کمک کنند. آنها در آموزش، پرستاری و امور خیریه به عنوان محافظ افراد کار میکنند. همچنین به عنوان باغبان، نظافتچی و در مشاغل دیگر مانند تعمیر لباس و نوسازی کار میکنند.
شرکت مثال: جانسون اند جانسون
۲. خالق
خالق ها به دنبال نوآوری از طریق آیتمهای تخیلی و هنری هستند که برای آنها ارزش آفرینی کند.
برای اینکه خالقان، جهان پیرامون خود را معنا کنند، به دنبال اصالت، نوآوری و آزادی بیان هستند. آنها از خلاقیت و فناوری برای کمک به دیگران استفاده میکنند.
شرکت مثال: اپل
۳. کاوشگر
کاوشگران از طریق رویکردها و ماجراجوییهای جدید به دنبال آزادی هستند.
با تمرکز روی مرزهای زندگی مدرن، میتوانید بلافاصله با این مشتریان ارتباط برقرار کنید. بسیاری از کاوشگران، دشمن مشترک جامعه مدرن هستند. موضع گیری در برابر هنجارهای اجتماعی ممکن است علایق یک کاوشگر و خواستههای او را برانگیزد.
شرکت نمونه REI
۴. قهرمان
قهرمان دیگران را به چالش میکشد و دنیا را بهتر میکند.
برای جذب یک مخاطب قهرمان، ابتدا باید او را به موفقیت تشویق کنید. قهرمانان میخواهند به اهداف خود برسند. شرکتهایی که میتوانند این اهداف را تشخیص دهند و آنها را برای مقابله با چالش ترغیب کنند، با این افراد ارتباط برقرار میکنند.
شرکت مثال: نایک
۵. بی گناه
بی گناهان ساده و پاک هستند و معتقدند دنیا جای خوبی است.
آرکتایپ بیگناه سطحی از سادگی را نشان میدهد که با ساده لوحی هم مرز است.
برندهای مبتنی بر بی گناه به سادگی معروف هستند .
شرکت مثال: کوکاکولا
۶. دلقک
دلقکها میخواهند سرگرم شوند و در لحظه زندگی کنند.
آنها از روشهایی مثل شوخ طبعی، حماقت و بی احترامی و ایجاد کمیدردسر به جهان شادی میبخشند.
شرکت مثال: Wendy’s
۷. عاشق
عاشقان هوس صمیمیت و عشق دارند.
عاشق پرشور است و زیبایی را ارج مینهد. او میخواهد دیگران از درون و بیرون او حس جذابیت بگیرند.
برندهایی که برای شخصیتهای عاشق جذاب هستند، ممکن است نیاز مشتریان خود را از طریق بینایی، موسیقی، رایحه یا لمس برطرف کنند. عاشق به خصوص رنگ قرمز را دوست دارد.
شرکت مثال: ویکتوریا سیکرت
۸. شعبده باز
شعبده بازها از تخیل و بینش خود برای خلق تجربیات جدید استفاده میکنند.
یک شعبده باز میخواهد رویاها را به واقعیت تبدیل کند. تغییر موقعیت ها، تأثیرگذاری بر مردم و تغییر جهان احساسات رایج در بین این افراد و شرکتها است.
شعبده بازان، به عنوان آرکتایپ یک برند، آرزوها را به حقیقت میپیوندند، و مشکلات را ناپدید میکنند. آنها کارهایی انجام میدهند که افراد را حیرت زده و به سمت بهتر شدن تغییر میدهد، چه بزرگ و چه کوچک.
شرکت مثال: دیزنی
۹. قانون شکن
قانون شکنان قوانین را زیر پا میگذارند و مسیر خود را ایجاد میکنند.
قانون شکن از وضع موجود راضی نیست. یاغی و سرکش و به دنبال تغییر است، با اقتدار و هر چیزی که مانع تغییر میشود مبارزه میکند.
برای متقاعد کردن یک آرکتایپ قانون شکن، ابتدا باید نشان دهید که با جهان بینی او اشتراک دارید. قانون شکن ، دشمن وضعیت موجود است، و نشان دادن بیزاری نسبت به هر وضعیتی تا حد زیادی او را جذب مب کند.
شرکت نمونه: هارلی دیویدسون
۱۰. همه پسند
همه پسندها افراد عادی هستند که میخواهند با دیگران ارتباط برقرار کنند.
او یک فرد زمینی و بی تکلف و به دنبال تعلق است. انتظار زیادی از زندگی ندارد، اما دارای فضایل محکم، هوشمند، همدلی و عملی است.
برای تطبیق برند با آرکتایپ همه پسند، یک شرکت باید به ویژگیهای مفید و وفادار توجه کند. IKEA، Home Depot و eBay نمونههایی از آرکتایپ همه پسند هستند.
شرکت مثال: فورد
۱۱. حاکم
حاکمان به دنبال کنترل و نظم هستند.
حاکم مسئول و سازمان یافته است. با الهام بخشیدن به افراد برای مسئولیت پذیری در زندگی خود، میتواند به بهتر شدن اوضاع کمک کند. رهبری و نفوذ، اگر به درستی مهار شود، حاکمان را قادر میسازد تا موفق شوند.
حاکم با در دست گرفتن اقتدار سعی در رفع ابهام دارد، اما به حامیانی نیاز دارد. از پیروی از قوانین لذت میبرند، اما بیشتر ، از ایجاد قوانین لذت میبرند.
شرکت مثال: گوگل
۱۲. حکیم
حکیمان به دنبال حقیقت و درک هستند.
حکیم با تفکری عمیق و تحلیلی، بر خرد و بینش خود متمرکز است. این شخص مسائل پیچیده را بررسی میکند و پس از به دست آوردن اطلاعات و راه حل ها، نتایج را با جهان به اشتراک میگذارد.
حکیم جوینده علم و حکمت و حقیقت است. هنگام برقراری ارتباط با یک حکیم، باید به عقل او ادای احترام کنید.
شرکت مثال: بی بی سی
هنگام تعریف آرکتایپ برند خود، به خاطر داشته باشید که باید با ارزشهای برند شما همسو باشد و به شخصیت برند شما اعتبار ببخشد. تلاش برای تطبیق نام تجاری در آرکتایپی که مناسب نیست، میتواند نابخردانه باشد و به اعتبار برند شما آسیب برساند.
استفاده از آرکتایپها در استراتژی برند شما
آرکتایپهای بازاریابی، الگوهایی را مشخص میکنند که همه ما به طور غریزی از طریق داستان، صرف نظر از منطقه یا فرهنگ آن را درک میکنیم. به یاد داشته باشید که مانند هر داستان دیگری، هرچه جزئیات بیشتری در شخصیت برند خود وارد کنید، واضح تر و فراموش نشدنی تر میشود.
از کجا میتوانید شروع کنید
برای استفاده موثر از آرکتایپهای برند، با درک مخاطبان هدف و ارزشها و آرزوهای آنها شروع کنید. آرکتایپی را انتخاب کنید که ماموریت و ارزشهای برند شما را شکل دهد. این امر شامل همه چیز میشود، از هویت بصری برند گرفته تا زبانی که در بازاریابی خود استفاده میکنید.
نتیجه گیری
آرکتایپها ابزاری قدرتمند برای ایجاد هویت منسجم و تاثیرگذار برند هستند. با همراستایی برند خود با یک آرکتایپ خاص، میتوانید از همذات پنداری روانشناختی مردم استفاده کنید و یک ارتباط عاطفی قوی با مخاطبان خود ایجاد کنید. در حالی که هر برندی شخصیت منحصر به فرد خود را دارد، درک و استفاده از آرکتایپها میتواند در ایجاد یک پیام برند که با مخاطبان شما طنینانداز میشود، فوقالعاده قدرتمند باشد.